kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۴۹۰
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۶
حکایت سینماتوگراف 2- بخش سی و پنجم

سینمای دیگر کشورها با جنگ چه کرد؟

 
 
 
 
سعید مستغاثی
 
در 18 دسامبر 1941 و پس از حمله به پرل‌ هاربر و اعلان جنگ آمریکا به ژاپن، رئیس‌جمهوری آمریکا فرانکلین روزولت، دفتری به نام دفتر امور سینمایی (BMPA) در دل مرکز اطلاعات جنگ (OWI) تاسیس کرد تا استودیوها را به حمایت از مقاصد ملی کشور هدایت کند.‌ هالیوود هم این دعوت را با تاسیس کمیته امور جنگی پاسخ گفت تا از طریق این کمیته، مدیران استودیوها، پخش‌کنندگان، نمایش‌دهندگان، بازیگران و رؤسای اتحادیه کارگران سینما را در خدمت اهداف تبلیغاتی و برنامه‌های ترویج احساسات جنگی درآورد. 
در گزارش «هالیوود در جنگ» از جلد اول کتاب «تاریخ جامع سینمای جهان» نوشته دیوید.ا.کوک آمده که در این راهکار، دولت 6 مقوله محوری به فیلم‌های ‌هالیوود ابلاغ کرد که هم با اهداف اطلاعات جنگی همخوانی داشتند و هم ارزش‌های سنتی سرگرم‌کنندگی فیلم‌ها را حفظ می‌کردند. 
لوییس جیکوب از مسئولین کمیته امور جنگی ‌هالیوود این شش پیشنهاد را با به این شرح فهرست نمود:
1- مسائل جنگ: برای چه می‌جنگیم؟ شیوه زندگی آمریکایی 
2- خصلت‌های دشمن: ایدئولوژی‌اش‌، اهداف و شیوه‌هایش 
3- سازمان مل: از جمله متحدان ما در جنگ
4- جبهه تولید: تدارک مصالح ضروری برای پیروزی در جنگ 
5- جبهه داخلی: تعهدات مردمی 
6- توان نیروهای درگیر در جنگ: نیروهای مسلح ما‌، متحدان ما و رابطین ما
جنگ جهانی دوم و ‌هالیوود
سالن‌های سینما درآمریکا در طول جنگ، مرکز نمایش مستندهای جنگی و فیلم‌های داستانی درباره جنگ و گزارش‌های تازه‌ترین اخبار جنگ شده بودند و مردم هم برای دریافت آخرین خبرهای جنگ به این سالن‌ها، هجوم می‌بردند. 
از 1941 تا 1945، «وزارت جنگم، «اداره سمعی و بصری ارتش»، «برنامه آموزش جنگی»، «نخستین واحد فیلم در نیروهای مسلح آمریکا (AAF)»، «واحد تصاویر متحرک»، «فیلم‌های نیروهای مشترک»، «نیروی دریایی» و «نیروی هوایی» و «شاخه ماورای بحار (OWI)» دست به تولید فیلم‌های مستند زدند تا بدینوسیله جنگ را برای نیروهای مسلح آمریکایی و حامیان مردمی آن توجیه کنند.
در همین زمینه کارگردان‌های معتبری مانند «فرانک کاپرا»، «جان هیوستن»،«جان فورد»، «جرج استیونس» و «ویلیام وایلر»، به ساختن فیلم تحت نظارت ارتش پرداختند. آنها به همراه مستندسازهایی چون «ویلارد ون دایک» و «ایروینگ لرنر» به برنامه‌های سینمایی ارتش سرو سامانی دادند و فیلم‌هایی ساختند که در مجموع از ممتازترین فیلم‌های تاریخ سینمای جنگ به شمار می‌آید:
سریال 7 قسمتی «چرا می‌جنگیم؟» به کارگردانی فرانک کاپرا (که برخی آنها را با همکاری آنتونی لیتواک ساخته بود) شامل «درآمدی برجنگم» (1942) «حمله نازی»(1943)‌، «تقسیم شو تا پیروز شوی» (1943)‌، «جنگ بریتانیا »(1943)، «جنگ روسیه» (لیتواک-1943)،«جنگ چین» (1943)، «جنگ به آمریکا می‌آید» (لیتواک-1943) که به صورت اقناع‌کننده و غیر رمانتیک، ضرورت شرکت آمریکا در جنگ را بیان می‌کردند.
جنگ جهانی دوم و سینمای بریتانیا
با آغاز جنگ دوم جهانی، پارلمان بریتانیا پس از وقوف به تاثیر چشمگیر سینمارفتن بر ذهن و روان، رسما به استودیوها رهنمودهایی ابلاغ کرد و طی آنها برخی از موضوعات را مناسب و برخی را ممنوع اعلام کرد. موضوعات مناسب عبارت بودند از: 
1- هدف بریتانیا از جنگیدن
2- شیوه بریتانیا در جنگ 
3- اگر قرار است بریتانیا در جنگ پیروز شود‌، نیاز به ایثار و از جان گذشتگی دارد
از طرف دیگر فیلم‌ها بایستی برای بررسی و سانسور به بخش فیلم سازمان اطلاعات تسلیم می‌شدند. دولت به سینماها اخطار کرد که در صورت نمایش فیلم‌هایی که حاوی اطلاعات و اخباری برای دشمن باشند و به کارش بیایند، تحت تعقیب قانونی قرار خواهند گرفت. 
اما خیلی زود اثرات دولت بر فیلمسازی شکل عینی‌تری به خود گرفت، به این ترتیب که استودیوها را برای ذخیره کردن مهمات و مواد لازم و تولید فیلم‌های دولتی تحت اختیار گرفت و دست آخر، دو سوم عوامل فنی سینما را به خدمت فراخواند. در چنین شرایطی تنها 9 استودیوی سینمایی فعال بودند و تولید فیلم از 108 فیلم در سال 1940 به 60 فیلم در سال 1942 رسید. 
با این حال گفته می‌شود که انگلیسی‌ها بیش از هر زمان دیگر فیلم می‌دیدند، در غذا‌خوری‌ها، انجمن‌های فیلم ارتش و نیروی دریایی، سالن کارخانه‌ها، اتوبوس‌های مخصوص نمایش فیلم و همچنین در سینماها فیلم می‌دیدند و در صورت شنیدن آژیر خطر حمله هوائی در میانه فیلم، به پناهگاه می‌رفتند. آنتونیا لنت، محقق انگلیسی در مقاله «بریتانیا در پایان امپراتوری» در همان کتاب تاریخ تحلیلی سینمای جهان می‌نویسد:
«...سینما هرگز در بریتانیا مانند زمان پایان جنگ جهانی دوم، محبوبیت نداشته است، انگار تماشاگران به همین تجمل و تفریح بصری و جسارت ظاهری پرده روشن سینما در مقابل تاریکی و سیاهی بیرون از سالن سینما زنده بودند...»
جنگ جهانی دوم و سینمای ایتالیا 
اگرچه سینمای ایتالیا در دوران پیش از جنگ دوم و در طی جنگ هم در دست فاشیست‌های موسولینی بود اما در همان سالها، برخی فیلمسازان ایتالیایی مانند «ویتوریو دسیکا»، «لوکینو ویسکونتی» و...که بعد از جنگ در سینمای این کشور مؤثر بودند، به ساخت فیلم‌های جنگی و افشاگرانه حکومت موسولینی روی آوردند. 
موراندو موراندینی در مقاله «ایتالیا از فاشیسم تا نئورئالیسم» در کتاب «تاریخ تحلیلی سینمای جهان» می‌نویسد که فیلم‌هایی همچون «بچه‌ها نگاهمان می‌کنند» ساخته ویتوریو دسیکا درسال1942 و «وسوسه» ساخته لوکینو ویسکونتی در سال 1943 از جمله همین آثار بودند. 
اما همین فیلمسازان در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم با ساخت فیلم‌هایی درباره جنگ و عوارض آن، نوعی سینمای به‌وجود آوردند که به نئورئالیسم معروف شد و گروهی از معروف‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما در همین سینمای نئورئالیسم ایتالیا، به ثبت رسیدند؛ فیلم‌هایی همچون«رم شهر بی‌دفاع»، «پاییزا»، «آلمان سال صفر» از روبرتو روسلینی، «دزد دوچرخه» از ویتوریو دسیکا، «برنج تلخ» از جوزپه دسانتیس از جمله این فیلم‌های بودند. 
بخشی دیگر از فیلم‌های جنگی ایتالیایی، نوعی سینمای کمدی بود که آن هم شهرت و معروفیت خود را در تاریخ سینمای جهان پیدا کرد و نوعی کمدی جنگی را با فیلمسازانی مانند لوییجی کومینچی باب کرد که تا سالیان بعد، بسیاری از کمدی‌سازان از این نوع فیلم‌ها الهام گرفتند که از جمله در سینمای خودمان می‌توان به فیلم «لیلی با من است» کمال تبریزی اشاره داشت.