kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۷۶۰۷
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰

اخبار ویژه

 

جنجال علیه اخذ مالیات از دلالان دانه‌درشت آن هم با پول بیت‌المال
مخالفت برخی نشریات زنجیره‌ای با اخذ مالیات از سوداگران و دلالان دانه‌درشتی که به تولید ضربه می‌زنند، در حالی است که این نشریات از اجرای قوانین مشابه و به مراتب سختگیرانه‌تر در غرب خبر دارند.
کارتل رسانه‌ای «دنیای اقتصاد»، خود را مجموعه رسانه‌ای خصوصی جا می‌زند و ضمناً حامی نظام اقتصادی غرب با سازوکار‌های مشخص است. ضمناً هرجا پایش بیفتد، مخالف سیاست‌های کلی نظام و منطبق با مواضع ضدایرانی غرب موضع می‌گیرد.
اخذ مالیات بازدارنده از سوداگری‌های کاذب برای ممانعت از دلالی‌های ضد تولید، به عنوان یک سیاست اصلاحگرانه، سیاست ثابت اقتصادی در بسیاری از نظام‌های سیاسی به ویژه در غرب شناخته می‌شود.
اما نشریه غربگرا، تصویب قانون مالیات بر عایدی سرمایه را که هدف اصلی‌اش مهار سوداگری‌های دانه‌درشت و مخرب است، «خراج»! وانمود کرده و می‌نویسد: «مالیات‌ستانی تهاجمی چه بر سر طبقه متوسط بخش خصوصی می‌آورد؟ سیاست‌های اقتصادی، دو طبقه متوسط خلق کرده؛ «طبقه متوسط خودی» و «طبقه متوسط غیرخودی».  در حالی که خودی‌ها از حمایت اقتصادی بیشتری برخوردارند، غیرخودی‌ها با فشار اقتصادی زیادی مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی دولت با تعریف ابزارهای مالیاتی جدید، فشار بر این طبقه را مضاعف کرده است. مالیات بر عایدی سرمایه چه اهدافی را دنبال می‌کند؟».
خودی و غیرخودی؟ جالب است بدانید که «دنیای اقتصاد» و نشریات تابعه‌اش دائماً، از شرکت‌های مختلف عمومی و دولتی، آگهی‌های چند ده میلیارد تومانی (سالانه چندهزار میلیارد تومان) دریافت می‌کنند! حکایت شترمرغ است که هم می‌خواست از مزایای هردوانه بودن بهره‌مند باشد و در عین حال، نه مثل مرغ بپرد و نه مانند شتر بار ببرد! کجای دنیا به نشریات معارض از این دست، آگهی‌های هنگفت می‌دهند تا علیه سیاست‌های اصلاحی عمومی شانتاژ کنند؟!
فقط در شماره دیروز دنیای اقتصاد، ده‌ها آگهی تبلیغاتی از شرکت مخابرات ایران، شرکت پالایش نفت تبریز، سازمان توسعه و نوسازی صنایع معدنی و معادن ایران، کمیته ملی المپیک، منطقه آزاد تجاری قشم، پالایشگاه اصفهان، اداره کل منابع طبیعی استان گلستان، اداره کل بنادر و کشتیرانی هرمزگان، شهرداری قم و اهواز، فولاد مبارکه اصفهان، شرکت ملی صنایع مس ایران و... منتشر شده است. در روزهای قبل هم می‌توان آگهی‌هایی از ستاد اجرائی، شهرداری، همراه اول و... را مشاهده کرد!
این در حالی است که به نظر می‌رسد منطقاً نشریات مشابه باید از سوی همان دلالان و فراریان مالیاتی دانه‌درشت که سنگ‌شان را به سینه می‌زنند، تامین مالی شوند و نه با آگهی‌های دولتی و عمومی.
یادآور می‌شود دیگر روزنامه‌های زنجیره‌ای هم در ماه‌های اخیر علیه مالیات بر عایدی سرمایه فضاسازی کرده و به دروغ، علیه منافع مردم وانمود کرده‌اند. پیش از این، روزنامه اعتماد هم مدعی شده بود مالیات، پول زور است و تورم، بدترین مالیاتی است که دولت می‌گیرد. 
نشریات و رسانه‌های زنجیره‌ای دیگر هم طی چند ماه گذشته به فضاسازی مسموم در این زمینه پرداخته‌اند، از جمله:
- مسابقه دولت و مجلس برای گرفتن مالیات از مردم (روزنامه سازندگی)
- بیراهه مالیاتی عایدی سرمایه (دنیای اقتصاد) 
- سریال مالیات گرفتن از تورم ادامه دارد؛ با تصويب مجلس، معاملات ملك، خودرو، طلا و ارز مشمول ماليات مي‌شود (اعتماد)
- شکستی دیگر در راه است؟ / ماجرای طرح دولت برای اخذ مالیات از فروشندگان ملک (انتخاب)
- سهم‌گیری دولت از دارایی ‏‌های مردم. مهاجرت صاحبان سرمایه شدت می‌گیرد (هم‌میهن)
- مالیات بر تورم، به جای مالیات بر ثروت (شرق)
- مالیات بر عایدی سرمایه، یا سرقت اموال و ثروت مردم؟! (شرق)
- مالیات بر عایدی سرمایه، پایان دلالی، یا کاسبی تازه؟ (روزنامه آرمان ملی)
- مالیات بر عایدی؛ توزیع فقر یا کمدی یا هردو؟ (انصاف‌نیوز)
فرار به جلوی نشریات زنجیره‌ای همسو با مدیریت اشرافی، در حالی است که اولاً وضعیت ناترازی درآمدها و هزینه‌های عمومی، محصول هشت سال سوء‌مدیریت دولت متبوع این روزنامه‌هاست؛ دولتی که کسری بودجه 52هزار میلیاردی در سال 1392 را به 480هزار میلیارد تومان در سال 1400 رساند و این غیر از میراث 1500هزار میلیارد تومان بدهی و همچنین اهتمام دولت فعلی به همسان‌سازی بازنشستگان و فرهنگیان و... بوده است. دولت وقت، کار را به جایی رسانده بود که می‌گفت حتی نمی‌تواند یک قطره نفت بفروشد اما امروز کشورمان بالای یک‌ونیم میلیون بشکه نفت می‌فروشد.
ثانیاً بخش عمده‌ای از درآمدهای عمومی از طریق مالیات، رویه متعارف در بسیاری از کشورهای دنیاست. اما هدف از طرح مالیات بر عایدی سرمایه، نه افزایش درآمدهای دولت، بلکه نقطه پایان گذاشتن بر دلالی و سوداگری‌های ویرانگر اقتصاد و سازنده تورم است. دولت و مجلس در موضوع مالیات بر عایدی سرمایه، بر این نکته اهتمام داشته‌اند که اصل مالیات‌ستانی را روی اقشار پردرآمد و فراری از مالیات و همچنین فعالیت‌های غیرتولیدی و دلالی متمرکز کنند تا عدالت اجرا شود. و اتفاقاً معاملات عادی از این مالیات معاف هستند، اما نشریات زنجیره‌ای چنین وانمود می‌کنند که معاملات عادی مردم مشمول مالیات بر عایدی سرمایه خواهد شد!

اعتراف روزنامه غربگرا: ایران  سه بر صفر از آمریکا جلو است
یک روزنامه وابسته به طیف اصلاح‌طلبان بر خلاف دوره مذاکرات برجام که هشدارها درباره آمدن ترامپ و زدن زیر میز توافق را جدی نمی‌گرفتند، می‌گوید: باید برای آمدن ترامپ آماده شویم. این روزنامه در عین حال تلویحا اذعان کرده که منطق مقاومت جواب داده و ایران سه بر صفر از آمریکا جلو است.
روزنامه هم‌میهن نوشت: «اگرچه هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت بازگشت ترامپ قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همه‌شان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست. مهم‌ترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران، برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی می‌سازد، چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد، 
دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیندیشند: نخست اینکه به احتمال زیاد، تکلیف اوکراین را یک‌سره می‌کند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. در این حالت، ایران نمی‌تواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادی‌ای که دولت به آن می‌بالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته، بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمی‌توانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند. پس مهم‌ترین آسیب ایران می‌تواند کاهش فروش نفت باشد. نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلو است و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد، این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه به‌گونه‌ای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد؛ اوکراین».
هم‌میهن می‌افزاید: به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی، در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این که بعد از مرگ شاه ادامه گروگان‌گیری آمریکایی‌های شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد. در حال حاضر ایران نمی‌تواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد؛ مگر آنکه نقش ویژه‌ای در غزه یا اوکراین ایفا کند. اما باید برای فردای احتمالی سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامه‌ها 
در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاه‌های آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینی‌ها همه جا برخاسته است. مهم‌ترین مراقبت وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبه‌روییم و در اوکراین در اندازه‌ای کمتر.».
درباره این تحلیل گفتنی است: 1) آمریکا در حوزه اقتصادی بیشترین سود را به خاطر تحریم روسیه و فروش گران‌قیمت نفت و گاز خود به اروپا می‌برد، به نحوی که برخی دولتمردان فرانسه و آلمان بارها از قیمت پنج برابر شده گاز آمریکا گلایه کرده‌اند.
2) یکسره کردن کار جنگ اوکراین، دست اروپا و آمریکا نیست، آن هم در وضعیتی که روسیه در موضع قدرت قرار دارد.
3) افزایش فروش نفت ایران، ربطی به جنگ اوکراین ندارد؛ بلکه نتیجه مایوس شدن از دغلبازی‌های برجامی غرب و اهتمام به دور زدن تحریم هست بایدن هم نتوانست دخالتی در معاملات نفتی ایران و چین بکند، نه این که به ادعای هم‌میهن، چشمانش را ببندد!
4) آمریکا فارغ از آمد و شد رؤسای جمهور در کاخ سفید، در افغانستان متحمل شکست سنگینی شد و به ناچار، این کشور اشغال شده را تخلیه کرد. پس از آن هم تلاش زیادی برای ناامن‌سازی مرز افغانستان با ایران، درگیری دوطرف و ایجاد بی‌ثباتی صورت گرفت که ناکام ماند. به عبارت دیگر، دوران بایدن، اوج تلاش‌های مشترک آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای بی‌ثبات‌سازی مرزهای شرقی ایران بود و ناکام ماند.
5) در موضوع جنگ غزه نیز، پای آمریکا در هر صورت گیر است؛ چه  به حمایت از اسرائیل ادامه دهد و چه شکست بزرگ  را پس از هفت ماه حمایت همه‌جانبه نظامی و اقتصادی بپذیرد. آمریکا نخواهد توانست چیزی جز خسارت‌های سنگین، از سرانجام جنگ غره درو کند.
6) اذعان هم‌میهن به این که ایران دست کم سه بر صفر در تحولات منطقه از آمریکا جلو افتاده، در حالی است که محافل غربگرا تا همین چند سال قبل می‌گفتند آمریکا کدخدای دنیاست و ظرف پنج دقیقه می‌تواند تمام توان نظامی ما را نابود کند و بنابراین به ادعای نشریه صدا (که سردبیرش با هم‌میهن مشترک است) باید مانند برّه و برده و از موضع تحقیرشدگی، با ترامپ یا بایدن مذاکره کرد!

موشک‌های پاتریوت آمریکا مقهور موشک‌های بالستیک ایران شد
رسانه‌های رژیم صهیونیستی از جمله رادیو ارتش اسرائیل پس از حمله ایران می‌گویند پدافند پاتریوت‌های آمریکا از عهده موشک‌های بالستیک شلیک شده ایران برنیامده‌اند. وبسایت اینترنتی فلسطین کرونیکل در گزارشی می‌نویسد: رادیو ارتش اسرائیل به تازگی اذعان کرد سامانه‌های پاتریوت آمریکا در رهگیری موشک‌های ایرانی موفق عمل نکردند و ایران 12 موشک بالستیک مدرن خود را به پایگاه‌های نظامی اسرائیل کوبید. پس از پایان حمله تلافی‌جویانه ایران‌، تل‌آویو ادعای «رهگیری 99 درصدی» پرتابه‌های ایرانی را مطرح کرد. اما در واقع، سپاه پاسداران ایران، مجموعه‌ای از پهپادها و موشک‌های قدیمی را با هدف ایجاد وحشت بزرگ و همچنین مشغول و اشباع کردن واکنش پدافند هوائی اسرائیل شلیک کرد. سپس، حدود 12 فروند موشک بالستیک مدرن شلیک کرد که اکثر آنها به اهداف خود اصابت کردند. سایت‌های نظامی هدف گرفته شده، محافظت‌‌شده‌ترین مکان‌های روی زمین در مقابل حملات موشکی بالستیک محسوب می‌شدند. بعدها، مقامات ناشناس آمریکایی و اسرائیلی اعتراف کردند ادعای رهگیری 99 درصدی ادعایی ساختگی است. 
عملیات پدافند هوائی شامل آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اسرائیل، اردن- و احتمالا عربستان و امارات- بیش از یک میلیارد دلار هزینه، خرج روی دست ائتلاف آمریکایی- اسرائیلی گذاشت. این در حالی بود که آنها 72 ساعت قبل هشدار دریافت کرده بودند.
بر اساس گزارش رادیو ارتش اسرائیل، سیستم دفاعی موشکی استاندارد RIM-161 آمریکا روی کشتی (SM-3) در رهگیری پرتابه‌های ایرانی متحمل شکست 75 درصدی شده و از 8 موشک شلیک شده آنها تنها 2 مورد به هدف اصابت کرده است. بلومبرگ اخیرا مقاله‌ای منتشر کرده است که در آن می‌گوید اسرائیل اکنون سیستم‌های موشکی پاتریوت را بازنشسته می‌کند. اسرائیل از زمان جنگ اول خلیج‌فارس از سیستم موشکی پاتریوت آمریکا ناراضی بوده است. در سال 1991، عراق موشک‌های اسکاد را به سمت اسرائیل و عربستان سعودی شلیک کرد. ایالات متحده و رسانه‌های آن مدعی شدند که سامانه موشکی پاتریوت 89 درصد از اسکادهای شلیک شده به سمت عربستان سعودی و 44 درصد از کلاهک‌های هدایت شده به سمت اسرائیلی‌ها را رهگیری کرده است. با این حال، ماه‌ها بعد حقیقت آشکار شد و اکنون پذیرفته شده است که عملکرد سیستم موشکی معروف پاتریوت این بود که تنها بین 1 تا صفر درصد از کل اسکادهای شلیک شده را سرنگون کرد.
با وجود تبلیغات زیاد درباره کارآیی سامانه‌های پدافند هوائی اسرائیل و آمریکا، اگر تعداد زیادی پرتابه به سمت هدفی شلیک شود، هیچ سیستم دفاعی روی کره زمین وجود ندارد که در مبارزه کامل با یک حمله بزرگ و متمرکز موفق باشد.